در دل کوههای سوختهی جنوبشرق ایران، جایی میان جیرفت و هلیلرود، رازهایی دفن شدهاند که از مرزهای تاریخ رسمی فراتر میروند. اینجا سرزمینی است که تمدن از دل خاک برخاسته و بیصدا فریاد میزند. اما این فریاد، فریاد یک تمدن نیست – فریاد یک ملت است؛ ملتی که قرنها در این پهنه زیسته، جنگیده و به فراموشی سپرده شده: ملت بلوچ
جیرفت، مهرگَره و سبّی؛ حلقههای زنجیرهی تمدنی فراموششده
جیرفت، تمدنی هزاران ساله با نشانههایی از هنر، خط و معماری مستقل، تنها قطعهای از پازلی بزرگتر است. اگر به شرق بنگریم، به فلات بلوچستان پا میگذاریم؛ جایی که مهرگَره در منطقهی سبّی – در بلوچستان پاکستان امروزی – آرمیده است. باستانشناسان، آن را یکی از کهنترین سکونتگاههای بشری میدانند
مهرگَره آثاری با قدمتی تا دههزار سال در دل خود دارد؛ استخوانها، ظروف، خانههای سنگی و اجساد دفنشده با آداب مذهبی. تنها صدها کیلومتر آنسوتر، موئنجو دارو – شاهکار تمدن دره سند – ایستاده؛ یکی از نخستین شهرهای برنامهریزیشدهی جهان. اینها تصادفی نیستند. همگی در قلب سرزمین تاریخی بلوچستان قرار دارند
شواهد زبانشناختی، فرهنگی و استخوانشناسی بسیاری از این تمدنها را به مردمان دراویدی نسبت میدهند – مردمانی که بعدها در جنوب آسیا پراکنده شدند و ردپای آنان هنوز در زبانها و آیینهای جنوب هند دیده میشود
اما در همین سرزمینهای مهرگَره و سبّی، ملت بلوچ قرنهاست که زیسته. بسیاری از سنتهای زبانی، آیینی، موسیقی و هنرهای دستی بلوچها، ادامهی مستقیم همان میراث تمدنی است
بلوچستان؛ میدان نبرد تمدنها و امپراتوریها
این منطقه، از جیرفت گرفته تا سبّی و موئنجو دارو، تنها زیستگاه مردمان بومی نبوده، بلکه همواره میدان تقابل ملت بلوچ با امپراتوریهای خارجی نیز بوده است
از عیلامیان و هخامنشیان تا ساسانیان و اعراب؛ هر قدرتی که خواست بر جنوبشرق ایران و فلات بلوچستان سلطه یابد، ناگزیر با بلوچها مواجه شد – مردمانی کوهنشین، مقاوم، مستقل و سرسخت. بلوچها، گاه ایستادگی کردند، گاه همزیستی؛ اما هویتشان را هرگز وا ننهادند
امروز، جیرفت به استان کرمان الصاق شده، مهرگَره در مرزهای پاکستان قرار گرفته و موئنجو دارو بخشی از ایالت سند به شمار میرود. اما پیش از آنکه مرزهای استعماری ترسیم شوند، اینها پیکرهی واحد تمدنی شرقی و بومی را شکل میدادند – تمدنی که ریشه در فرهنگ بلوچ دارد
پایان، یا آغاز؟
آنچه امروز به نام تاریخ رسمی تدریس میشود، نسخهای تکهتکه از روایتی بزرگتر است. اما ملت بلوچ، حافظ حافظهی تاریخی این سرزمینهاست – حافظ فریادهایی که در خاک مدفون ماندهاند
جیرفت، مهرگَره، موئنجو دارو – اینها صرفاً نقاط باستانشناسی نیستند. اینها ستونهای هویتیاند. اگر قرار باشد روزی تاریخ را دوباره نوشت، باید از جنوبشرق آغاز کرد؛ از جایی که خاکش هنوز گرم است و صدای مردمانش، از لابهلای سنگهای خاموش شنیده میشود