جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی / ۹ مه ۲۰۲۵ میلادی
در حالی که برخی تحلیلگران سیاست خارجی نسبت به احتمال طرح مسئله تغییر نام «خلیج فارس» در مذاکرات آینده ایران و آمریکا ابراز نگرانی کردهاند، در داخل کشور نیز گاه زمزمههایی درباره تغییر یا حذف برخی نامهای جغرافیایی ریشهدار از جمله «بلوچستان» به گوش میرسد. این همزمانی، از دو منظر دارای اهمیت است:
نامها؛ ابزار فشار یا سرمایه اجتماعی؟
تحلیلها نشان میدهند که تغییر نامهایی چون خلیج فارس میتواند در چارچوب چانهزنیهای دیپلماتیک مطرح شود. از سوی دیگر، حذف یا کماهمیت جلوهدادن نامهایی مانند بلوچستان در عرصه سیاست داخلی، میتواند به تضعیف سرمایه اجتماعی و احساس تعلق قومی میان اقوام ایرانی منجر شود و اعتماد عمومی به نهادهای رسمی را کاهش دهد
هویت تاریخی؛ بخشی از میراث ملی
واژههایی چون «خلیج فارس» و «بلوچستان» صرفاً نشانههای جغرافیایی نیستند، بلکه حامل مفاهیم تاریخی، فرهنگی و اجتماعی عمیق هستند. این نامها قرنها در متون تاریخی، مکاتبات رسمی و حافظه جمعی مردم ثبت شدهاند. بیتوجهی به این مفاهیم میتواند زمینهساز خلأ هویتی و تقویت روایتهایی شود که الزاماً در راستای منافع ملی عمل نمیکنند
سکوت در برابر حذف هویت، خطر زنجیرهای دارد
همانگونه که در واکنشها به تغییر نام خلیج فارس هشدار داده شده که چشمپوشی از یک نام میتواند سرآغاز سلسلهای از واگذاریها باشد، در حوزه سیاست داخلی نیز حذف تدریجی نامهایی چون بلوچستان میتواند در آینده به نادیدهگرفتن سایر مؤلفههای هویتی اقوام ایرانی بیانجامد
نامها حامل تاریخ، هویت و پیوست اجتماعی ملتها هستند. همانگونه که حفظ نام خلیج فارس، نماد آگاهی تاریخی و غرور ملی است، صیانت از نامهایی چون بلوچستان نیز بخش ضروری سیاستهای همگرایانه در داخل کشور به شمار میآید