مرتبط

بلوچستان، غرب وحشی جمهوری اسلامی: تیراندازی مأموران ولایت به کامیون مرغ زنده پس از ناکامی در اخاذی

زاهدان – سه‌شنبه، ۲۱ اسفند ۱۴۰۳

در ادامه‌ی روند اخاذی و غارت آشکار مردم بلوچستان توسط نیروهای امنیتی، امروز مأموران انتظامی که با لباس و خودروی شخصی در شهر زاهدان تردد می‌کردند، پس از آنکه نتوانستند از یک مرغ‌فروش بلوچ باج‌گیری کنند، به سوی کامیون حامل مرغ زنده آتش گشودند. راننده و شاگرد کامیون نیز پس از توقف، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتند

به گفته‌ی یک شاهد عینی: مامورین انتظامی که لباس شخصی داشتند، قصد اخاذی از راننده را داشتند، اما وقتی با مقاومت او روبه‌رو شدند، به چرخ‌های خودرو تیراندازی کردند و سپس راننده و شاگردش را با خشونت کتک زدند

این نخستین بار نیست که مأموران جمهوری اسلامی در بلوچستان، در کنار حقوق ماهیانه‌ی خود، درآمد نامشخصی تحت عنوان «هرچه به زورم تومان» که به بد اقبالی شهروند بلوچ بستگی دارد و ممکن چندین فقره در روز، هفته، یا ماه نیز باشد توسط گانگسترهای رهبر فرزانه از مردم تحت ستم بلوچ این اخذ می‌کنند . هر مغازه‌دار، راننده‌ی خودرو، پسرک بنزین‌فروش کنار خیابان، یا مسافر بی‌دفاعی که در ایست و بازرسی متوقف می‌شود، یک منبع بالقوه‌ی درآمد برای نیروهای مسلح ولایت محسوب می‌شود. اگر این مأموران نتوانند مستقیماً از شهروند بلوچ اخاذی کنند، دزدان، راهزنان و آدم‌ربایان به نیابت از آن‌ها این کار را انجام خواهند داد، تا سهم سربازان ولایت از دارایی‌های مردم پرداخت شود

در همین راستا، روز یک‌شنبه، ۱۹ اسفندماه، افراد مسلحی که سوار بر خودرویی با پلاک شخصی بودند، در محور بزمان به ایرانشهر به یک تریلی حامل وانت‌های سایپا حمله کردند. این حادثه، که شیوه‌ی اجرای آن کاملاً مشابه الگوی راهزنی‌های حکومتی بود، نشان می‌دهد که بلوچستان دیگر صرفاً یک استان در جغرافیای ایران نیست، بلکه به قلمرویی تبدیل شده که در آن، قانون بقا توسط تفنگ‌داران نظام تعیین می‌شود

اگر در تاریخ غرب وحشی، باندهای تبهکار و گانگسترها باج خود را از مردم می‌گرفتند و کلانترهای فاسد نیز سهم خود را از جنایات دریافت می‌کردند، در حکومت عدل خامنه‌ای نیز همین مدل بازتولید شده است. در رأس این مافیا، یک آخوند بیمار ذهن و متوهم نشسته که خود را رهبر می‌نامد، و در بدنه‌ی این سیستم، تفنگ‌به‌دستان ولایت مانند همان گانگسترهای بی‌رحم، در خیابان‌های بلوچستان پرسه می‌زنند، شلیک می‌کنند، می‌کشند و سهم خود را از گرده‌ی مردم به زور اخذ می‌کنند. در این سیستم، امنیت نه یک حق شهروندی، بلکه کالایی است که تنها در برابر پرداخت رشوه یا تسلیم شدن بدون مقاومت، به‌طور موقت اعطا می‌شود