قتل، قصاص، و بخشش
سه واژه که در بطن خود دنیایی از درد، اندوه، و امید را نهفته دارند. قتل، لحظهای تاریک است که زندگی را از یک انسان میگیرد، اما قصاص، اگرچه در نگاه اول عدالت را برقرار میکند، در واقع چرخهای از مرگ و اندوه را ادامه میدهد. با اجرای هر حکم اعدام، تنها یک زندگی پایان نمییابد، بلکه دو خانواده برای همیشه داغدار و بیپناه میشوند
قصاص، و یا عفو حقی است که قانون اسلام به اولیای دم داده است، اما آیا با اجرای این حق، عزیز ازدسترفته بازمیگردد؟
آیا خاموشکردن یک جان دیگر، زخمهای دل را التیام میبخشد؟
بسیاری از اولیای دم، با وجود اندوه بیپایان خود،بدون دریافت دیه حاضر به بخشش میشوند، اما تعدادی دیگر با دریافت دیه حاضر به گذشت می شوند ولی موانع مالی، امکان نجات جان این محکومان را دشوار میسازد
در این میان، خیراندیشان و انساندوستان میتوانند حلقهای از نور در این تاریکی باشند. کمک به یک محکوم به اعدام، نه حمایت از یک قاتل، بلکه نجات یک انسان و یک خانواده از فروپاشی است. هر انسانی، حتی آن که خطایی بزرگ مرتکب شده، فرصتی برای جبران دارد؛ فرصتی برای اصلاح، برای تبدیلشدن به کسی که بتواند سرپناهی برای خانواده خود باشد، نه خاطرهای تلخ در ذهن آنان
حسین لکی شکور، مردی ۳۸ ساله که از سال ۱۳۹۹ در انتظار مرگ نشسته است، یکی از این انسانهاست. خانواده مقتول، با وجود زخم عمیق خود، حاضر به بخشش او شدهاند، اما بهای این بخشش، دیهای است که فراتر از توان او و خانوادهاش است. اینک، ندای انسانیت ما را فرا میخواند. آیا میتوانیم دستی باشیم که او را از پرتگاه نیستی بازمیگرداند؟ آیا میتوانیم چراغی باشیم در این شب تاریک؟
بخشش، والاترین جلوهی انسانیت است. گاه، یک تصمیم، میتواند سرنوشت را تغییر دهد