در روز سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳، مریم شهلیبر، مادر بارداری که در تیراندازی بیضابطه نیروهای امنیتی ایرانشهر مجروح شده بود، پس از از دست دادن کودک پنجسالهاش یوسف شهلیبر، به دلیل شدت جراحات جنین خود را نیز سقط کرد. یوسف که در این تیراندازی هدف قرار گرفته بود، پس از چندین ساعت عدم رسیدگی پزشکی و نبود امکانات درمانی مناسب، جان باخت
همزمان با این فاجعه، رامین شهلیبر، راننده خودرو و شاهد ماجرا، پس از ضرب و شتم در بیمارستان، بازداشت و تحت فشار قرار گرفت. او در جریان بازجویی با تهدید نیروهای امنیتی مواجه شد که اگر هویت نیروهای یگان تکاوری را بهعنوان ضاربین این حادثه فاش کند، برای او پروندهسازی کرده و او را با اتهام حمل سلاح محاکمه خواهند کرد. حتی اسلحهای در اتاق بازجویی به او نشان داده شد تا وانمود کنند که سلاح متعلق به او بوده است
علاوه بر این، به خانواده و بستگان یوسف شهلیبر هشدار داده شده است که در صورت افشای حقیقت، باید عواقب سنگینی را بپذیرند و روایت رسمی را مبنی بر حمله “سارقین مسلح” تأیید کنند
این حادثه و رفتار نیروهای امنیتی بار دیگر بیقانونی حاکم بر بلوچستان و فضای سرکوب در نهادهای امنیتی را آشکار میکند. وقتی جنایتی رخ میدهد، نهتنها عاملان آن تحت پیگرد قرار نمیگیرند، بلکه شاهدان نیز تحت فشار و تهدید قرار میگیرند تا حقیقت پنهان بماند. سکوت مقامات ارشد استان، از جمله استاندار و فرماندهی امنیتی، چه معنایی دارد؟ آیا این سکوت تأیید ضمنی جنایت است یا نشانهای از نبود اختیار و نفوذ این مسئولان در برابر نهادهای امنیتی که بدون پاسخگویی عمل میکنند؟